برخی که علیه مملکت خود موضع میگیرند تزلزل شخصیتی دارند | نخبه دارای حب وطن کشور را برای مادیات ترک نمیکند | انسان بینماز ممکلتش بی صاحب است
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۵۷۴۱
به گزارش همشهری آنلاین، آیتاللّه حبیباللّه شعبانیموثقی جمعه ۴ آذرماه در خطبههای پیش از نمازجمعه شهر همدان، بیان کرد: یکی از نمونههای تقوا بصیرت نسبت به مسائل اجتماعی است چراکه گاهی جهل و بینش درست نسبت به مسائل اجتماعی، باعث میشود انسان در گمراهی باشد.
وی با اشاره به یکی از خطبههای حضرت امیرالمومنین(ع) در مسجد کوفه، ادامه داد: حضرت امیر(ع) در پایان خطبه خود بیان میکنند از کدام اجتماع جز وطن خود میخواهید دفاع کنید؟ در کدامین سپاه جز سپاه من میخواهید بجنگید؟ این سخنان نشانگر عدم شناخت وطن و عدم شناخت رهبر مردم کوفه در آن زمان بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نماینده ولی فقیه در استان همدان با اشاره به دیگر سخنان امام علی(ع) در تأکید وطندوستی اظهار کرد: حب به وطن باعث آبادی وطن میشود، نخبهای که در کشوری رشد میکند اگر حب وطن داشته باشد به خاطر مسائل مادی کشور خود را ترک نمیکند البته باید از نخبگان نیز حمایت شود.
شعبانیموثقی اضافه کرد: از دیگر نشانههای انسان با شخصیت و با هویت، علاقه به وطن است، وطن دوستی نشانه کرامت است اما در حال حاضر برخی افراد علیه وطن خود در نقاط مشترک موضع میگیرند که دچار تزلزل در شخصیت هستند و هویت خود را از دست دادهاند، برخی چنان تزلزل هویتی دارند که به خاطر فشار رسانههای دشمن علیه ممکلت خود موضع میگیرند.
وی با اشاره به عدم شناخت برخی از افراد نسبت به رهبر جامعه، تأکید کرد: شخصیت معنوی مقام معظم رهبری سردار سلیمانیها را تربیت کرده و رهبریست که جامعه را به سمت ایجاد تمدن اسلامی رشد میدهد، به معنای واقعی به مردم خود اعتماد دارد و تصمیماتش مبتنی بر عقلانیت است.
امام جمعه همدان افزود: کسانی که نسبت به مقام معظم رهبری موضع گیری دارند باید سیاستهای کلان و تصمیمات ایشان را بررسی کنند تا متوجه شوند رهبر معظم انقلاب کیست؟ این مرد بزرگوار را با چه کسی میتوان مقایسه کرد؟ مگر میشود این شخصیت را با پهلویها مقایسه کرد؟
شعبانی موثقی اظهار کرد: این کشور دارای افتخارات زیادی چه قبل از اسلام چه بعد از اسلام به ویژه بعد از اسلام است، در همین مدت زمانی که کشور دچار مشکلاتی بود افتخارات بزرگی چون درمان سرطان خون، افتتاح بخشی از خط راه آهن سیستان و بلوچستان، بهرهگیری از شش نیروگاه برق، رونمایی از ماهواره بر قائم و ... کسب کردهایم.
وی با اشاره به موضعگیریهای بیاساس برخی در فضای مجازی و رسانهها نسبت به مسائل اخیر کشور، اذعان کرد: از منظر حقوقی و قانونی هیچ عنوانی دارای مصونیت نیست، همه در برابر قانون مسئول هستند و اگر تهمت یا موضعی را مطرح میکنند باید مسئولیت قانونی آن را قبول کرده و با تمسک به مسئله آزادی بیان نمیتوانند هر چیزی را بیان کنند.
امام جمعه همدان ادامه داد: هر کسی مسئلهای را به نظام نسبت میدهد باید ثابت کند و اگر ثابت شد خطاکار باید تنبیه شود در غیر اینصورت فرد باید پاسخ دهد چراکه همه در مقابل موضعگیریهای خود مسئول هستیم، هیچ کس نباید بی دلیل زندانی شود اما عناوین سیاسی، هنری و... مصونیت ایجاد نمیکند.
شعبانی موثقی اظهار کرد: اول و آخر توصیههای انبیاء و قرآن کریم نماز است چراکه نماز در کنترل انسان موثر است و صرفا یک عمل عبادی نیست، کسی که اهل نماز باشد میتواند هوای نفس خود را به درستی مدیریت کند.
وی خاطرنشان کرد: نماز انسان را در مسیر فطرتش قرار میدهد و انسان را از فحشا و منکر جدا کرده و از شما مدیری میسازد که بتواند کشور وجودی خود را کنترل کند، انسان بینماز ممکلتش بی صاحب است و هوای نفسانی صاحبش میشود.
کد خبر 723033 برچسبها اغتشاش ائمه جمعه - امام جمعه استان همدان خبر ویژه اعتراض - تجمع - تحصنمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: اغتشاش ائمه جمعه امام جمعه استان همدان خبر ویژه اعتراض تجمع تحصن شعبانی موثقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۵۷۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افعی تهران، راسکولنیکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان
عصر ایران؛ مهدی مالمیر- با یک نگاه سرسری به لیست سازندگان سریال «افعی تهران» هم میشد حدس صائب زد که سریال با مخاطبِ بسیار همراه خواهد شد؛ مخاطبانی که نرم نرمک و از گوشه و کنار صدای انتقادات برخیشان را میشنویم که بر این نکته انگشت تاکید میفشارند که در این سریال، به اخلاق و رفتار مردم ساکن در تهران کملطفیهایی شده است چراکه مردم در تهران آن سان که سریال به تصویر کشیده، آدمهایی بیاعتنا به همنوع و کنایهزن و تلخزبان نیستند.
در اینکه در تمام شهرها در سراسر جهان آدمهایی از این جنس کم نیستند حرفی نیست اما چرا در این سریال این نوع آدمها در کانون سریال قرار گرفتهاند و بی اغراق در بیشترِ سکانسها با این تیپ آدمها رو به رو میشویم؟
پاسخ اما به تیپ شخصیت اصلی سریال بازمیگردد. ما به جهان شخصی وارد شدهایم و با چشمان شخصیتی جهان را مینگریم که نگاهی دگرگونه به انسانها و جهان دارد: «آرمان» منتقد سینما و مدرسی است که در آستانۀ 50 سالگی فرصتی به کف آورده تا نخستین فیلم بلندش را کارگردانی کند و به جرگۀ کارگردانان فیلم اولی بپیوندد! این منتقد سینمایی که کمی دیر برای ساختن فیلماش به تکاپو افتاده، از نوعی ویژگی شخصیتی برخوردار است که بدان «شخصیت بیش از حد حساس» یا hayper sensitive person گفته میشود.
دارندگان این ویژگی شخصیتی، جهان گرداگردشان را با حساسیت بالا درک و دریافت میکنند و از پیش پاافتادهترین ماجراهای روزمره نمی گذرند و مدام رخدادی را که برای بسیارانی میتواند با پوزخندی یا دستِ بالا با شانه بالا انداختنی برگزار شود، در ذهن و ضمیرشان همچون سکانسی از یک فیلم دردناک مرور میکنند و دندان روی دندان میسایند و گهگاه از کاهی کوه میسازند و مته به خشخاش زندگی می گذارند.
مثلا پاسخ نه چندان گرم نانوای محترمِ محل در یک صبح سرد، برای کاراکترهایی که چندان درگیر ویژگیِ «شخصیت بیش از اندازه حساس» نیستند، میتواند با بی اعتنایی و حتی بی توجهی رو به رو شود یا آن را به حساب خستگی و هزار و یک دلیل و علت دیگر بنویسند و همچون بچه آهوییسبکبال از کنار آن بگذرند و دنبال کار و بار خود را بگیرند، اما شخصیت بیش از حد حساس، این بیمهری کوچک را در ذهن خود بدل به رویدادی بزرگ میکند و با منفیبافی و تفسیرهای کهکشانی از یک اتفاق روزمره، به روان خود زخمهای ناسور میزند و سلولهای عصبی خود را به کشتن میدهند!
در سریال افعی تهران با کارگردانی « سامان مقدم» چند بار هم از زبان خود شخصیت محوری داستان که صادقانه در برابر روانشناس اقرار کرد که رویدادهای روزمره را نمیتواند مثل باقی ادم ها ندیده یا نابوده بگیرد با تیپ شخصیتی ارمان کارگردان پنجاه ساله آشنا می شویم و هم در یکی از ظریف ترین سکانس ها که به روشنی دست بر روی نقطه ضعف شخصیت حساس می گذارد: آنجا که آرمان در سکانسی از سالن تئاتر بیرون می آید و وقتی پول بلیتش را از خانم بلیت فروش مطالبه می کند و خواهان پس گرفتن آن است با نگاه توام با تحقیر خانم مواجه می شود و صحنه خندۀ نه چندان مودبانه و نالازم خانم بلیت فروش را چند بار در موقعیتهای مختلف به یاد می آورد و در آنجا است که سریال اولین تلنگر را به مخاطب میند که با شخصیتی نامعمول در سریال رو به رو است و ضروری است از او انتظار رفتار و منشی از لون دگر داشته باشد.
هنگامی که با شخصیت داستان و ویژگیهای رفتاری او آشنا شدیم، با آسودگیِ بیشتری میشود رفتار او و کنش و واکنشاش را در دایره همکاران، همسایه و همسر سابق و همسایه پیشبینی و درک کرد.
آرمان با سِنسورهای حساس اش بدل به آینهای زشتنما میشود که دست بر روی نکاتی مینهد که شاید در زندگی روزانه کمتر کسی به قول قدیمیها سنگی در ترازوی آنها بگذارد.
اینکه رابطۀ میان شهروندان در کلانشهری مثل تهران تا چه اندازه میتواند پیچیده باشد. تا چه اندازه باید مراقب سخنانی باشیم که با شتاب بر زبان جاری میسازیم، تا چه اندازه باید سکنات خود را به هنگام حمله خشم و کدورت و حسادت کنترل کنیم و... چرا که همه آدمها نمی توانند به راحتی از ماجرایی، کنایه ای، متلکی و نیشِ زبانی و پرخاشی درگذرند و این احتمال متاسفانه کم نیست که برای برخی اتفاقات ناگوار روزمره بدل به عقدهها و کمپلکسهای خطرخیز شود.
افعی تهران، همان قاتلی که در شهر پیچ و تاب میخورد و آرمان بر آن است تا فیلماش را از روی زندگی پُرماجرای او بسازد، احتمالا یکی از همین «شخصیت های بسیار حساس» است که ناخوشی روانیاش به حد خطرآفرینی برای جامعه تبدیل شده است؛ احساس نزدیکی حسی میان کارگردان و قاتل سریالی هم از همین اشتراکات روانی سرچشمه میگیرد.
هر دو، چه کارگردان و چه قاتل زندگی درونیِ پیچیده ای دارند. هر دو از رویدادهایی رنج می کشند که از زمان کودکی بر روان شان سنگینی می کند( قاتل زنجیره ای کسانی را می کشد که در کارنامه شان سابقه کودک آزاری دارند) و در نهایت، هر دو آدم های منحصر به فردی در نوع خود به شمار می روند که در قاتل این احساس منحصر به فرد بودن به جنایت می انجامد. چرا که هر قاتلی چنان چه از رمان بی نظیر «جنایت و مکافات» آموخته ایم، در وهله اول با نوعی احساس خاص بودن، خود را محق می داند که دست اش را به خون همنوع رنگین کند. راسکولنیکوف کم بنیه و بیمار که دانشجوی حقوق بود، در هذیانات و تفکرات اش به این نتیجه رسیده بود که آدمی است « ویژه» که سزاوار به انجام رساندن کاری است که از هر کسی ساخته نیست: قتل پیرزن رباخواری که زندگی او را همچون زندگی پشه ای بی ارزش می شمارد و شایسته ی نابودی!
راسکولینکوف در رمان "جنایت و مکافات"
در آخر، می شود به نویسندگان فیلمنامه آفرین گفت که شخصیتی با ویژگی های روانی خاص آفریدهاند و داستان را بر روی شانههای یک شخصیت بیش از حد حساس سوار کرده اند و از این طریق، هم سریالی با مایههای پلیسی و جنایی ساختهاند و هم شماری از ویژگیهای برخی از ما شهروندان عجول و بی حوصله و گهگاه بیملاحظه را به تصویر کشیدهاند که کمتر کسی در فیلمها و سریالها به این ظریفهها توجهی جدی نشان میدهد.